به گزارش تنگستان نما؛ همهی دنیا بیدار شده است، اگرچه در کشور ما هنوز هم عدهای خود را به خواب زدهاند و هنوز هم با شما دشمنی میورزند ولی دنیای بعد از تو دنیای دیگری شده است و همه قدردان کار بزرگ تو هستند.
دلنوشته محمدجواد خدری به سردار دلها
سلام سردار دلها
دلم برایت خیلی تنگ شده است. یک سال از شهادتت میگذرد، یک سالی که برای ما از قرنها بیشتر بود، سالی سخت همراه با دلتنگی، با بغضهای شبانهی مردم ایران زمین.
سردار دلها
وقتی که بودی دنیا و همهچیز شاد بود. ما با وجود تو احساس امنیت و آرامش میکردیم. این احساس آرامش، همهی منطقهی خاورمیانه را فراگرفته بود. امروز کشورهای منطقه امنیت خود را مدیون تواند، تویی که نه تنها برای ما بلکه برای همه مسلمانان و همه دنیا سفیر امنیت بودی.
سردار دلها
دلم برای سخنرانیها و حرفهای قشنگ تو تنگ شده است. با اینکه یک نوجوان هستم و دفاع مقدس را لمس نکردهام ولی رشادتهای شما و رزمندگان را از بزرگان شنیدهام، شنیدهام که یاران شما در کربلای ۴ با دستهای بسته چگونه زنده به گور شدند، و شربت شهادت نوشیدند، شنیدهام که در عملیاتها و کارزارهای دفاع مقدس برای پیش بند یا فاطمه(سلاماللهعلیها) از هم سبقت میگرفتند تا این پیشانیبند مقدس را بر پیشانی خود ببندند.
سردار دلها
اگر ما جنگ را ندیدهایم؛ اما وصفش را زیاد شنیدهایم، گرچه جنگ خانمان سوز است؛ ولی دفاع مقدس ما تا ابد خواهد ماند؛ زیرا ما از آن رزمندگان ایثار، شجاعت، مردانگی، ساده زیستی، عدالت و چیزهای خوب آموخته ایم.
سردار دلها
وقتی اون روز جمعهی غمناک، چشمان خود را باز کرده و از خواب بیدار شدم، شنیدم که تو شهید شدهای دنیا را برسر خود خرابشده دیدم، انگار که بهترین کسان خود را از دست داده ام، لذا برای تو بسیار گریستم گریه من تنها به خاطر از دست دادن تو نبود، آنچه مرا بیش از شهادت تو به گریه میانداخت، مظلومیت تو بود؛ چرا با آنکه تو گروه تروریستی بزرگ جهانی را که داعش نام داشت برای همیشه از صحنه روزگار محو کردی؛ ولی بازهم عدهای عقدهای، رفتن شما به سوریه و عراق را مسخره میکردن، که این درد از شهادت تو برای منِ ایرانی جانگدازتر بود، آخر برای من که یک نوجوان دهه ۹۰ هستم، این سوال وجود دارد که چرا عدهای با اینکه ادعای وطندوستی میکنند با شما که برای امنیت کشور جان خود را فدا میکنید اینگونه دشمنی میورزند؟ و برای خوشحالی دشمنان با شما مخالفت میکنند.
ولی سردار دلها
شهادت تو دنیا را تکان داده است، همهی دنیا بیدار شده است، اگرچه در کشور ما هنوز هم عدهای خود را به خواب زدهاند و هنوز هم با شما دشمنی میورزند ولی دنیای بعد از تو دنیای دیگری شده است و همه بیدار شدهاند و قدردان کار بزرگ تو که ازبین بردن این گروه تروریستی بود، هستند.
سردار دلها
در پایان، با تو عهد و پیمان میبندم تا مانند یک سرباز در رکاب رهبرم باشم و از آرمانهای تو دفاع کنم و به همه بگویم من هم یک قاسم سلیمانی هستم و مدافع حریم ولایت.
انتهای پیام/